بیشتر افراد دوران مدرسه را به عنوان بهترین دوران زندگی خود معرفی میکنند. آنها خوشگذرانیها و دوستیها را به یاد دارند. اما آیا از آن چیزهایی که به آنها آموزش داده شده است در زندگی خود استفاده میکنند؟ برایان لی رئیس مدیریت محصول در سایت لایف هک برتری یادگیری و آموزش از طریق تجربیات را اثبات میکند. با ما همراه باشید تا دریابید چرا آموزش بهتر از تحصیلات است؟
هدف مدرسه این است که دانش انتقال دهد و افراد را برای زندگی در اجتماع در آینده آماده کند. بدون شک مدرسه با این هدف والا در جهت تعلیم و تربیت گام برمیدارد اما بهراستی دانشآموزان با فارغالتحصیل شدن از مدرسه مهارتهای لازم برای زندگی در اجتماع را فرامیگیرند یا خیر؟
بگذارید اینگونه شروع کنم؛ از زمان بچگی به ما گفتهاند که رفتن به مدرسه ضروری و بسیار با اهمیت است. حتما شما هم زمانی که بچه مدرسهای بودید این جملات را از پدر و مادرهایتان زیاد شنیدهاید: «برو سر کلاست»، «سر کلاس بادقت به حرفهای معلمت گوش بده»، «درسهات رو خوب بخون»، «تکالیفت را انجام بده» و… .
با این فشار بسیار زیاد از سمت پدر و مادر و معلمان طبیعی است که انصراف از درس و مدرسه و ترک تحصیل نقطهای تاریک و منفی دیده شود. فارغ التحصیل نشدن از مدرسه یا دانشگاه تقریباً از دید همه بهعنوان یک نکته منفی دیده میشود و معمولا احتمال داده میشود کسی که از مدرسه یا دانشگاه فارغالتحصیل نشود در پیدا کردن شغل و رسیدن به موفقیت در آینده با مشکل مواجه خواهد شد. درواقع فارغالتحصیلی بهنوعی پیشنیاز رسیدن به موفقیت محسوب میشود.
با این حال برخی از موفقترین و خلاقترین افراد از دانشگاه یا مدرسه انصراف دادهاند.
آیا آموزش چیزی فراتر از مدرسه یا دانشگاه است؟
آموزش درواقع روند تسهیل یادگیری یا کسب دانش، مهارتها، ارزشها، باورها و عادات است. تحصیلات غالبا و تقریبا همیشه زیر نظر اساتید و مربیان انجام میشود، اما یادگیرندگان میتوانند خودشان هم آموزش ببینند.
دانشگاه یا مدرسه یک مکان خاص است و تحصیلات همیشه در دانشگاه یا مدرسه انجام میپذیرد اما آموزش میتواند در هر مکان، زمان یا با هر کسی و در هر موقعیتی انجام شود.
درواقع هرگونه تجربهای که بر فکر، احساس یا عمل تأثیر ساختاری داشته باشد آموزش در نظر گرفته میشود.
آموزش روشی برای یادگیری بدون حد و مرز
همانطور که گفتیم بعضی از افراد موفق از دانشگاه استعفا دادند و با این وجود به پلههای موفقیت را طی کردند و به آن دست یافتند. درست است که تحصیلات خود را ادامه ندادند اما برای رسیدن به موفقیت آموزشهایی دیدهاند و تجربیاتی کسب کردهاند. قطعا کسی با خامی و کسب نکردن علم و دانش و فرانگرفتن مهارت نمیتواند به موفقیت دست پیدا کند.
به عنوان مثال، ریچارد برانسون، کارآفرین انگلیسی و بنیانگذار ویرجین، در سن ۱۶ سالگی از دبیرستان انصراف داد. شاید قبلاً هم این داستان را شنیده باشید، اما آیا میدانستید که برانسون از اختلال خوانشپریشی رنج میبرد و عملکرد تحصیلی ضعیفی داشت؟ معملمان این اختلال را در او یک نقطه ضعف بزرگ میدانستند و شاید گمان میکردند او در زندگی هرگز به پیشرفتی که لازم است دست پیدا نمیکند اما با وجود این میبینید که برانسون ثروت خالصی حدود ۴ میلیارد دلار دارد.
آموزش بهتر از تحصیلات است
در مدرسه و دانشگاه آموزش حول محور تئوریهاست و معمولا فرصت و امکانات لازم برای کاربرد دانش و تئوریهای آموخته شده در اختیار دانشآموزان قرار نمیگیرد و نمیتوان بهدرستی دریافت آیا دانشآموزان و دانشجویان واقعا چیزی آموختهاند؟ آموزشهای کاربردی و مهارتهای عملی کمتر در مدرسه و دانشگاه آموزش داده میشود.
یکی از مواردی که در موفقیت شما در مدرسه موثر است مطیع بودن است و اینکه شما خوب عمل میکنید یا نه بیشتر به انتظارات آموزگاران، مربیان و مدیران مدرسه بستگی دارد تا عملکرد شما. درواقع در مدرسه و دانشگاه افراد زیادی به جای اینکه انرژی و توانشان را برای آموزش مهارتهای لازم برای داشتن یک زندگی شاد، سالم، سازنده و مفید صرف کنند صرف برآورده کردن انتظارات آموزگاران و مربیان مدرسه و اساتید دانشگاه میکنند.
تصوری که از زندگی و مهارتهایی که برای داشتن یک زندگی مفید و سازنده لازم است برای دانشآموزان ایجاد میشود با زندگی واقعی متفاوت است. برای رسیدن به موفقیت و تجربه زندگی شاد و موفق و سالم عمل کردن به شیوهای متفاوت و خلاقانه است نه تکرار کاری که دیگران قبلا انجام دادهاند یا تقلید آنچه دیگران انجام میدهند.
معمولا موضوعات مهمی مثل برقراری و حفظ روابط موثر و مثبت، هدایت یک زندگی معنادار و انجام کار هوشمندانه در مدرسه آموزش داده نمیشود. اینها مفاهیمی هستند که در مدرسه و دانشگاه کمتر خواهید آموخت اما اگر خودتان به دنبال مطالعه کردن و مهارتآموزی در این زمینهها بروید نه صرفا از طریق کتب آموزشی بلکه از طریق تجربه طبیعتا بیشتر به یادگیری و آموزش علاقهمند میشوید، انگیزه بیشتری برای خودآموزی پیدا میکنید و بهتر میتوانید دانش خود را به طور کاربردی در جهت زندگی معنادار و سازنده به کار ببرید.
راهکارهایی برای یادگیری و آموزش موثرتر در زندگی
امیدوارم، من به شما بینشی که چرا آموزش میتواند بهتر از مدرسه باشد داده باشم. اکنون وقت آن رسیده که برخی نکات در مورد چگونگی استفاده آن را به شما معرفی کنم.
یادگیری را محدود به مدرسه نکنید
اگر میخواهید در زندگی پیشرفت کنید، تنها به علمآموزی و یادگیری از یک موسسه، آموزشگاه یا معلم اکتفا نکنید. راههایی را برای کاربرد آنچه در مدرسه و آموزشگاه یاد میگیرید و میآموزید بیابید و سعی کنید دانشتان را در زندگی اعمال کنید. در این صورت درواقع نوعی یادگیری فعالانه را تجربه میکنید. از طریق کتابهای غیردرسی، فیلمهای آموزشی، شرکت در دورههای آموزشی کاربردی و کنفرانسهای آموزشی و حتی کارورزی و کسب تجربه در زندگی میتوانید این یادگیری فعالانه و پایانناپذیر را تجربه کنید.
خارج از علایق خود مطالعه کنید
اگر یادگیریتان را محدود کنید به آنچه از قبل می دانستید و آنچه میدانید و علاقهمندید بعید به نظر میرسد که رشد شخصیتی قابل توجهی داشته باشید و برای اینکه بتوانید روز به روز دانش و مهارتهایتان را افزایش دهید باید دنبال راهی برای یادگیری خارج از حلقه طبیعی خود باشید. به عنوان مثال، اگر در حال حاضر نویسنده هستید و کار نویسندگی میکنید شروع به یاد گرفتن موسیقی و نواختن یک ساز کنید. شاید کمی عجیب به نظر برسد ولی مطمئن باشید که بعد از مدتی شگفتزده خواهید شد از اینکه چقدر این اقدام شما به آنچه انجام میدادید و انجام میدهید کمک میکند و آن را در جهتی مثبت و سازنده بهبود میبخشد.
با افراد هوشمند صحبت کنید
آیا میدانستید که افراد موفق با دیگر افراد موفق معاشرت میکنند؟ این تصادفی نیست افراد موفق همواره با دیگران شبکهسازی میکنند و از آنها نیز یاد میگیرند و همین روند یکی از عوامل موثر در رسیدن به موفقیت محسوب میشود. شما هم میتوانید همین کار را انجام دهید. اعتماد به نفس خود را کمی افزایش دهید و با افراد خلاق، مثبت و موفق بیشتر وقت معاشرت و وقتگذرانی کنید. با برقراری ارتباط و وقتگذرانی با آنها درواقع به برداشت ایدههای آنها، ذهنیتشان و شیوه زندگیشان میپردازید. درواقع موفقیت آنها به نوعی به شما هم سرایت خواهد کرد.
در مورد مسائل مختلف سؤال و فراتر از آن فکر کنید
سعی کنید در مورد مسائل مختلف عمیقا فکر کنید. اگر تفکر کنید کمی بعد شروع به پرسش چیزهایی که به شما زمانی که جوانتر بودید گفته شد میکنید. یک چشم انداز جدید و فوقالعاده در زندگی برای خود متصور خواهید شد و ایدهها و اهدافی که میتواند نقطه شروعی برای رسیدن به موفقیت و تجربه زندگی بهتر باشد خود را نمایان و به ذهنتان خطور میکنند.
اگر نگاهی به گذشته بیندازید میبینید افراد موفق که در زندگی دستاوردهای بزرگی داشتهاند همه چیز را متفاوت میدیدهاند و متفاوت انجام میدادند مثل هنری فورد، بیل گیتس، استیو جابز و ایلان ماسک هستند.
آموزش نباید یکطرفه باشد
آموزش نباید یک خیابان یک طرفه باشد. در حقیقت، تجربه نشان میدهد که شما از طریق آموزش دادن و مشاوره دادن به دیگران خیلی بیشتر یاد خواهید گرفت. حتی اگر فکر میکنید به اندازه کافی مهارت ندارید بدانید که همیشه کسی وجود دارد که کمتر از شما مهارت دارد و دوست دارد از شما یاد بگیرد. پیشنهاد من این است که به طور فعال به دنبال فرصتهایی برای به اشتراک گذاشتن مهارتها و دانشهایتان باشید.
یادگیری، کسب تجربه و اعمال آموختههایتان را ادامه دهید
هنگامی که قدم در راه و مسیر بیپایان یادگیری میگذارید در مورد زندگی و خودتان چیزهای زیادی کشف خواهید کرد که قبلا حتی فکرش را هم نمیکردید و به راحتی میتوانید از همسالانتان پیشی بگیرید. حتی اگر آنها قبلاً در مدرسه و دانشگاه نمرات و امتیازات بالاتری نسبت به شما کسب میکردند.
آموزش محدود به تحصیل کردن نیست
آموزش و یادگیری چیزی فراتر از تحصیل و رفتن به مدرسه و دانشگاه است. درواقع آموزش روشی برای یادگیری، رشد و لذت بردن است.
تصمیم و انتخاب شما چیست؟ آیا همچنان میخواهید بر پیشرفت و موفقیت تحصیلی گذشتهتان تکیه کنید یا میخواهید با یادگیری و توسعه آن از طریق همهی مواردی که گفتیم کنترل زندگیتان را بر عهده بگیرید و لذت و موفقیت را تجربه کنید.
نمیدانم انتخاب و تصمیم شما چیست اما من دومی را به شما توصیه میکنم.
منبع: Lifehack